قلبم محکوم شد به ساده بودن....
غرورم محکوم شد به خونسرد بودن....
احساسم محکوم شد به کم حرف بودن....
دلم محکوم شد به گوشه گیر بودن....
چشمانم محکوم شد به مهربان بودن....
دستهایم محکوم شد به سرد بودن....
پاهایم محکوم شد به تنها رفتن....
آرزوهایم محکوم شد به محال بودن....
وجودم محکوم شد به تنها بودن....
و عشقم محکوم شد به مردن
تبادل لینک
هوشمند برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان
غریبه و
آدرس atiesh13.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
هیس . . . حالم حوب است خوب از آن خوب هایی که وقتی میگویم خوبم اشک هایم سرازیر میشود نقاب صورتم با قطره های اشکم خیس میشود . . . اما لبخندم از روی لب هایم پاک نمیشود !!! من خوب خوبم
برچسبها:
سلام خدا جون . . . حرفای دلم زیاده . . خودت همشونو میدونی . . . خدایا دنیات خوبه . . . قابل تحمله . . . میشه دلخوش بود بهش !!! اما خدا جوووووووون مشکل اینجاست آدمای دنیات . . . بدجور زخم میزنن , بدجور میشکنن , بدجور زهر میریزن و . . . شکستن دل همدیگه براشون مثل آب خوردن شده !!! ناراحت کردن همدیگه براشون مثل نقل و نبات شده !!! خدا جوووووووووون به خودت قسم خسته شده ام خسته شدم از آدمای دنیات از همشون نه . . . ولی بیشترشون فقط بلدن بشکنن , زخم بزارن روی جسم و روح همدیگه .
برچسبها:
گفتم:میری؟ . . . . . . .
گفت:آره !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
گفتم:منم بیام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟.....
گفت:جایی که من میرم جای 2 نفره نه 3 نفر!!!!!!!!!!
گفتم:برمی گردی؟ ؟؟؟؟؟؟؟....
فقط خندید !!!!!
اشک توی چشمام حلقه زد!!!!!!!!!!!
سرمو پایین انداختم !!!؟؟؟
دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو بالا آورد
گفت:میری؟؟؟؟؟
گفتم:آره. . . . .
گفت:منم بیام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گفتم:جایی که من میرم جای 1 نفره نه 2 نفر!!!!
گفت:برمی گردی؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گفتم:جایی که میرم راه برگشت نداره!!!!!!!!!!!!!!!
من رفتم اونم رفت ولی اون مدتهاست که برگشته
و با اشک چشماش خاک مزارمو شستشو میده
برچسبها:
کاش دلهامو به بزرگی بچگی بود !!!
کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش را. . .
از نگاهش می توان خواند!!!
کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم . . .
کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود!!!
کاش قلبها در چهره بود!!!
اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد??!
و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم . . .
سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست!!!
سکوتی را که یک نفر بفهمد بهتر از هزار فریادی است که هیچ کس نفهمد . . .
سکوتی که سرشار از ناگفته هاست . . .
ناگفته هایی که گفتنش یک درد و نگفتنش هزاران درد دارد!!!
سکوتی که یک نفر در این دنیا هست که آنرا می فهمد . . .!!!
یک نفری که برات یه دنیا ارزش داره و بدون اینکه در کنارت باشه سکوتت رو می فهمه
یک نفر که ……
دنیا را ببین…
بچه بودیم از آسمان باران می آمد ...
بزرگ شده ایم از چشمهایمان می آید!!
بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن . . .
بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه!!!
بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم . . .
بزرگ شدیم تو خلوت!!!
بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست . . .
بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه!!!
بچه بودیم اگه دلمون می شکست با یه آبنبات دلمونو بدست می آوردن . . .
بزرگ که شدیم وقتی دلمون رو شکستن با هیچ چیز دیگه نمیشه
درستش کرد فقط جای شکستگیش روی دل میمونه با هیچ آبنباتی درست نمیشه .!!!
بچه بودیم همه رو 10 تا دوست داشتیم . . .
بزرگ که شدیم بعضیها رو هیچی بعضیهارو کم و بعضیها رو بی نهایت دوست داریم!!!
بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن . . .
بزرگ که شدیم قضاوتهای درستو غلط باعث شد که اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه!!!
کاش هنوزم همه رو به اندازه همون10 تای بچگی دوست داشتیم .............!!!!
بچه که بودیم اگه با کسی دعوا میکردیم 1 ساعت بعد از یادمون میرفت . . .
بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون مونده و آشتی نمی کنیم!!!
بچه که بودیم حتی فکر شکستن دل کسی رو هم نمیکردیم . . .
بزرگ که شدیم خیلی راحت دلها رو میشکنیم از کنارش رد میشیم!!!
بچه که بودیم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدیم . . .
بزرگ مه شدیم حتی 100 تا کلاف نخم سرگرممون نمیکنه!!!
بچه که بودیم انسانها رو به خاطر انسان بودنشون میخواستیم ونه پول و…
بزرگ شدیم به همه چیز نگاه میکنیم بجز انسان بودن!!!
بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود . . .
بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزه!!!
بچه که بودیم آرزمون بزرگ شدن بود . . .
بزرگ که شدیم حسرت برگشتن به بچگی رو داریم!!!
بچه که بودیم تو بازیهامون همش ادای بزرگ ترها رو در می آوردیم. . .
بزرگ که شدیم همش تو خیالمون بر میگردیم به بچگی!!!
بچه بودیم دل درد ها را به هزار ناله می گفتیم همه می فهمیدند . . .
بزرگ شده ایم درد دل را به صد زبان به کسی می گوییم …هیچ کس نمی فهمد!!!
بچه که بودیم دوستیامون تا نداشت ...
بزرگ که شدیم همه دوستیامون تا داره!!!
بچه که بودیم بچه بودیم . . .
بزرگ که شدیم ، بزرگ که نشدیم هیچ ، دیگه همون بچه هم نیستیم ...!!!
پس می بینیم که چه دنیایی دارن بچه ها و چقدر دنیایی دارن بزرگ ترها
پس ای کاش هیچ وقت بزرگ نمی شدیم و همیشه بچه بودیم
کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم
اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم . .
برچسبها:
یه روز بهم گفت:
«میخوام باهات دوست باشم؛آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام»
بهش لبخند زدم و گفتم:
«آره میدونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»
یه روز دیگه بهم گفت:
«میخوام تا ابدباهات بمونم؛ آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام»
بهش لبخند زدم و گفتم:
«آره میدونم فكر خوبیه.من هم خیلی تنهام»
یه روز دیگه گفت:
«میخوام برم یه جای دور، جایی كه هیچ مزاحمی نباشه
بعد كه همه چیز روبراه شد تو هم بیا آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام»
بهش لبخند زدم و گفتم:
«آره میدونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»
یه روز تو نامهش نوشت:
«من اینجا یه دوست پیدا كردم آخه میدونی؟من اینجا خیلی تنهام»
براش یه لبخند كشیدم وزیرش نوشتم:
«آره میدونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»
یه روز یه نامه نوشت و توش نوشت:
«من قراره اینجا با این دوستم تا ابد زندگی كنم آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام»
براش یه لبخند كشیدم و زیرش نوشتم:
«آره میدونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»
حالا دیگه اون تنها نیست و من از این بابت خیلی خوشحالم
و چیزی که بیشتر خوشحالم می کنه اینه که نمی دونه
(من هنوز هم خیلی تنهام)
برچسبها:
سلام . دلم برات خیلی تنگ شده بود
پسرک از شادی تو پوست خود نمی گنجید...
راست میگفت ...خیلی وقت بود که ندیده بودش..
دلش واسش یه ذره شده بود..
تو چشای سیاهش زل زد همون چشمایی که وقتی ۱۶سال بیشتر نداشت
باعث شد تا پسرک عاشق شود و با تهدید و داد و هوارو عربده بالاخره کاری کرد که باهم دوست شدن
دخترک نگاهی به ساعتش کرد و میون حرفای پسرک پرید و گفت:
من دیرم شده زودی باید برم خونه...
همیشه همین جور بوده هر وقت دخترک پسرک را میدید زود باید بر میگشت...
پسرک معطل نکرد و کادویی که برای دخترک خریده بود رو با کلی اشتیاق به دخترک داد
دخترک بی تفاوت بسته را گرفت و تشکری خشک و خالی کرد...
حتی کنجکاویی نکرد داخل بسته رو ببیند پسرک خواست سر سخن روباز کند که دخترک گفت :
وای دیرم شد..من دیگه برم خداحافظ...
خداحافظی کردند و پسرک در سوک لحظه جدایی ماتم گرفت و رفتن معشوق را نظاره کرد ....
دخترک هراسان و دل نگران بود...
در راه نیم نگاهی به بسته انداخت ...یه خرس عروسکی خوشگل بود..
هوا دیگه داشت کم کم سرد میشد
وسرعت ماشین هاییکه رد میشدند ترس دخترک رو از دیر رسیدن بیشتر میکرد
پسره مثل همیشه ۵ دقیقه تاخیر داشت
اما بازم مثل همیشه ریلکس بود...دخترک سلام کرد و پسر پاسخ گفت
دخترک بی درنگ بسته را به پسر داد و نگاه پر شوقش را به نگاه پسر دوخت.
پسر نیم نگاهی به بسته انداخت و گفت: مرسی...
بسته را باز کرد و ناگاه چشمش به نامه ای افتاد که عاشق خوش خیال دخترک برای او نوشته بود...
لبخندی زد و به روی خود نیاورد...
چند دقیقه ای را با هم سپری کردن
و باز مثل همیشه خداحافظی و نگاه ملتمس عاشقی که از لحظه ی وداع بیزار است..
این بار دخترک عاشق بود و پسره معشوق او..
معشوقی که شاید جسم اون سر قرار با 5 دقیقه تاخیر حاضر شده بود ،
اما دلش از لحظه اول جای دیگه ای بود ........
کمی آن طرف تر صدای جیغ لاستیکی دخترک و پسر را متوجه نقطه ای در آن طرف کرد..
پسرکی در زیر چرخ های ماشین جان می داد
و آخرین نگاهش دوخته شده به معشوقه ای بود که به او خیانت کرده بود
برچسبها:
اين روزا عادت همه رفتن ودل شكستنه .....
درد تموم عاشقا پاي كسي نشستنه/
اين روزا مشق بچه ها يه صفحه آشفتگيه...
گرداي رو آينه ها فقط غم زندگيه /
اين روزا درد عاشقا فقط غم نديدنه...
مشكل بي ستاره ها يه كم ستاره چيدنه/
اين روزا كار گلدونا از شبنمي تر شدنه ...
آرزوي شقايقا يه شب كبوتر شدنه /
اين روا آسمونمون پر از شكسته باليه...
جاي نگاه عاشقت باز توي خونه خاليه /
اين روزا كار آدما دلهاي پاك رو بردنه...
بعدش اونو گرفتن و به ديگري سپردنه /
اين روزا كار آدما تو انتظار گذاشتنه ...
ساده ترين بهانشون از هم خبر نداشتنه/
اين روزا سهم عاشقا غصه و بي وفاييه ...
جرم تمومشون فقط لذت آشناييه /
اين روزا توي هر قفس يكي دو تا قناريه...
شبها غم قناريها تو خواب خونه جاريه /
اين روزا چشماي همه غرق نياز شبنمه...
رو گونه هر عاشقي چند قطره بارون غمه/
اين روزا ورد بچه ها بازي چرخ و فلكه...
قلباي مثل دريامون پر از خراش و تركه /
اين روزا عادت گلها مرگ و بهونه كردنه ...
كار چشماي آدما دل رو ديونه كردنه /
اين روزا كار رويامون از پونه خونه ساختنه...
نشونه پروانگي زندگي ها رو باختنه /
اين روزا تنها چارمون شايد پرنده مردنه...
رو بام پاك آسمون ستاره رو شمردنه /
اين روزا آدما ديگه تو قلب هم جا ندارن...
مردم ديگه تو دلهاشون يه قطره دريا ندارن/
اين روزا فرش كوچه ها تو حسرت يه عابره ...
هر جا يكي منتظر ورود يه مسافره /
اين روزا هيچ مسافري بر نمي گرده به خونه...
چشاي خسته تا ابد به در بسته مي مونه /
اين روزا قصه ها همش قصه دل سوزوندنه ...
خلاصه حرف همه پر زدن و نموندنه /
اين روزا درد آدما فقط غم بي كسيه ...
زندگيشون حاصلي از حسرت و دلواپسيه/
اين روزا خوشبختي ما پشت مه نبودنه ...
كار تموم شاعرا فقط غزل سرودنه /
اين روزا درد آدما داشتن چتر تو بارونه...
چشماي خيس و ابريشون همپاي رود كارونه/
اين روزا دوستا هم ديگه با هم صداقت ندارن ...
يه وقتا توي زندگي همديگر و جا مي ذارن /
جنس دلاي آدما اين روزا سخت و سنگيه...
فقط توي نقاشيا دنيا قشنگ و رنگيه /
اين روزا جرم عاشقي شهر دل و فروختنه...
چاره فقط نشستن و به پاي چشمي سوختنه/
اسم گلا رو اين روزا ديگه كسي نمي دونه ...
اما تو تا دلت بخواد اينجا غريب فراوونه /
اين روزا فرصت دلا براي عاشقي كمه ...
زخماي بي ستاره ها تشنه ياس مرهمه/
اين روزا اشك مون فقط چاره ي بي قراريه ...
تنها پناه آدما عكساي يادگاريه /
اين روزا فصل غربت عشق و يبدهاي مجنونه...
بغضاي كال باغچه منتظر يه بارونه /
اين روزا دوستاي خوبم همديگر رو گم ميكنن...
دلاي پاك و ساده رو فداي مردم ميكنن/
اين روزا آدما كمن پشت نقاب پنجره ...
كمتر ميبيني كسي رو كه تا ابد منتظره/
مردم ما به همديگه فقط زود عادت مي كنن...
حقا كه بي وفايي رو خوب هم رعايت ميكنن/
درسته كه اينجا همه پاييزا رو دوست ندارن ...
پاييز كه از راه ميرسه پا روي برگاش مي ذارن /
اما شايد تو زندگي يه بغض خيس و كال دارن ...
چند تا غم و يه غصه و آرزوي محال دارن /
اين روزا بايد هممون براي هم سايه باشيم...
شبا يه كم دلواپس كودك همسايه باشيم/
اون وقت دوباره آدما دستاشون رو پل ميكنن...
درداي ارغواني رو با هم تحمل مي كنن/
اگه به هم كمك كنيم زندگي ديدني ميشه...
بر سر پيمان مي مونن دوستاي خوب تا هميشه /
اما نه فكر كه ميكنم اين كار يه كار ساده نيست ...
انگار براي گل شدن هنوز هوا آماده نيست /
برچسبها:
خندههاي شكلاتيام خالصِ خالصاند، تلخ تلخ...
تا بودي در من كسي بود كه مينوشت؛ از روزي كه رفتي بيشتر ساعات عمر را اعتصاب ميكند و لب به قلم و كاغذ نميزند ؛ خود را در حجم بيتو بودن محبوس كرده و به سكوت ميگذراند...
اين دردهايِ كاريِ تن، روحم را پاره پاره ميكند...
تهِتمام فنجانهايم نشسته بودي، تمام قهوههاي نيمخوردهام با كهرباي چشمانت آشناست...
با رفتن تو نه پاييز برايم هزاررنگ بود و نه بهار برايم پر از عشق...
زمان در 18 شهريور ايستاد و در كولاك زمستان منجمد شد...
هفت ماه و نوزده روز بغضِمدام؛
هفت ماه و نوزده روز بيشعر؛
هفت ماه و نوزده روز بيتو؛
بيمن؛
بيعشق؛
روزآميختنت با رقيب چشمهايم گم شد، هيچكس آخرين اشكهاي مرا نديد...
آن روز كه با رقيب آميختي، عشق روزهاي گذشته كورتاژ شد،
بگو بيتو با جنين معلول خاطرات ديروز چه كنم...
هر روز آبستن خاطرات ديروز ميشوم و احساسي نو از من زاده ميشود و يكراست به گور فراموشي ميرود،
من فقط درد ميكشم، درد پسِ درد...
افسوس روزگاري را دارم كه فاحشهاي آمد و بكارت افكار و احساسم را از بين برد و تو را از من ربود؛
فاحشهاي كه بوي ناب عشق به تو را از من گرفت...
منتظر بودم تا با آمدنت بكارت احساس و افكارم را از او پس بگيري...
ولي
فقط خاطره، مرور خاطره و باز تولد دوباره خاطره...
برچسبها:
سیـــــــــــــــــــس !!! ساکت ببین چه سکوتی دورو بروم رو گرفته!!! خیلی آرومــــــــــــــــــــه!!! انگاری هیچ موجود زنده ای نیست!!! نه شایدم من دیگه موجود زنده نیستم!!! خیلی آرومــــــــــــــــــــه اینجا
برچسبها:
بعد از این عشق به هر عشق جهان می خندم
هر که آرد سخن از عشق به آن می خندم/
روزی از عشق دلم سوخت که خاکستر شد
بعد از این سوز به هر سوزه جهان می خندم/
خنده ی تلخ من از گریه غم انگیزتر است
کارم از گریه گذشته به آن می خندم . . .
برچسبها:
یکی بود . . . اون یکی دیگه نیست !!! حالا که تنها شدم میدونم واسم کی بــــــــــــــــــود !!! واسم چی بـــــــــــــــــــــــود!!! وقت خوشحالیم شوقی نمیکرد ... وقت تنهاییم براش فرقی نداشت !!! نه وقتی بهش میگفتم دوست دارم ذوق میکرد . . . نه وقتی میگفتم دیگه منو نمیبینی دق میکرد!!! ولی هر جور که بود من دوسش داشتم ؟؟؟! انگاری چشام کارا شو نمیدید!!! یا شایدم میدیدم باور نمیکردم !!! آهـــــــــــــــــــــــــای غریبه این رسمش نبود!!! حالا که قصه ما تموم شد کلاغ سیاهه نشسته روی شونم میخوامم ببرمش خونش!!! شاید از این به بعد بگن کلاغه به خونش رسید اون پسره به خونش نرسید!!!!!!!!
برچسبها:
باز هم آخر قصه شد
به خانه نمی رسی
مشتم گره شده
جلوی چشمهای من رژه می روند
دقیقه های مبتذل شلوغ
اغتشاش ذهن کاغذ مچاله ی مطرود
تو ! پاورقی تمام رونوشت های من بودی
مبهم نوشته ام
د.ور، گیج، خط خطی، مشکوک
قبول دارم کمی تند رفته ام
بیا دور بزنیم
برویم اول سطر
دوباره بگو :
یکی بود ... یکی نبود ...
برچسبها:
تنها بودن بهتر از اونه که پیش کسی باشی که حواسش به تو نیست!!! الان تنهام فقط یه مشکلی هست!!! مال خودم نیستم مال خاطرات بقیه ام !!! خدایا منم این پایینماااااااااااااا میدونم خیلی بدم ولی بندت که هستم نکنه منو بلوک کردی فدات شم!!!
برچسبها:
بعضی وقتا باید اینقد صدامو بالا ببرم که دیگه کسی نتونه بگه نشنیدم!!!!آهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــای تــــــــــــــــــــــــــــــــــو دوست داشتـــــــــــــــــــــــم!!! شنیدی داشتـــــــــــــــــــــم!!! به قول خودت دیگه با کسی که دوسم نداره حرف نمیزم!! دوسم نداری هرررررررررری
برچسبها:
امروز که خورشید دوباره در اومد دیگه کاری با کسی ندارم!!!! بذار هر کی هر غلطی که دوس داره بکنه!!! هر کی میخواد از پیشم بره بـــــــــــــــــــــره بدرک!!! چرا فقط من باید واسه داشتن اونا التماس کنم یعنی نبود من واسه اونا فرقی نمیکنه!!!شاید
برچسبها:
چرا همیشه گفته میشود
"سکوت نشانه ی رضایت است"
چرا نمیگویند:
نشانه ی دردیست عظیم که لب ها را
به هم دوخته است؟
چرا نمیگویند:نشانه ی ناتوانی گفتار
از بیان سنگینی رفتار افراد است؟
چرا نمیگویند:نشانه ی دلی شکسته است که
نمیخواهد با باز شدن لب هااز
همدیگر صدای شکسته شدنش را
نامحرمان متوجه شوند!!!!!؟؟؟؟؟
برچسبها:
وقتی خودش دوس داره بـــــــــــــــــره اصرار من فایده ای ندارد!!! حتما از من سیر شده است !!! بگذار برود منم هم این را میزنم به رو قسمت!!! دعای من پشت پناهت... بای
برچسبها:
قصه تنهایی من از اون روزی شروع شد که تو اومدی و گفتی دوست دارم (دروغکـــــــــــــــــی)!!!!!!!!!!! . . . . .کاشکی منم مثل تو می تونستم دروغ بگم!!! بگم دوست نــــــــــدارم . . . هیچ حسی بهت ندارم . . . اگه میخوای بری برو یکی بهتر از تو رو پیدا میکنم ... کاشکی میتونستم کاشکی !!! مشکل اینجاس هر طرف نگا میکنم یه خاطره از تو میاد جلوی چشم !!!
چن روزه میخوام از این شهر برم . . .میخوای یه جایی برم که اصلا هیچی از تو نباشه!!! فقط قلبــــــــــــــــــــم!!! میشه عوضش کرد؟؟؟
برچسبها:
دیگه وقتی گریه ام میگیره کاری نمیکنم ! ! !چشامو قایم نمیکنم ؟؟؟! دیگه راحت با صدای بلند داد میزم !!!! به تـــــــــــــــو نه به خودم فحش میدم !!! بذار همه بفهمن که مـــــــــــــن تنها ترین تنهای این شــــــــــــــــــــهرم!!!
برچسبها:
,
وقتی رفتی دلم شکست . . . فقط چن روز به این فک میکردم مگه چیکار کردم که تنهام گذاشت؟ حرف بدی زدم ! به
کسی بغیر اون نگا کردم !وقتی دلش گرفته بود پیشش نبودم !!! وقتی گریه میکرد اشکاشو پاک نمیکردم! .... الان رفتی ولی من نمی دونم به خاطر کدوم کارم تنهام گذاشتی!!!!!
برچسبها:
يکي را دوست دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند/
نگاهش ميکنم شايد
بخواند از نگاه من
که او را دوست مي دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند/
به برگ گل نوشتم من
تو را دوست مي دارم
ولي افسوس او گل را
به زلف کودکي آويخت تا او را بخنداند/
به مهتاب گفتم اي مهتاب
سر راهت به کوي او
سلام من رسان و گو
تو را من دوست مي دارم
ولي افسوس چون مهتاب به روي بسترش لغزيد/
يکي ابر سيه آمد که روي ماه تابان را بپوشانيد
صبا را ديدم و گفتم صبا دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم تو را من دوست مي دارم
ولي افسوس و صد افسوس/
زابر تيره برقي جست
که قاصد را ميان ره بسوزانيد
کنون وامانده از هر جا
دگر با خود کنم نجوا
يکي را دوست مي دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند
......
برچسبها:
زندگی ام سوخت و خاکسترش خاطره شد..
.
.وقتی خواستنه ها بوی شهوت میدهند..
وقتی بودن ها طعم نیاز دارند..
وقتی تنهایی ها بی هیچ یادی از یار باهر کسی چرمیشود..
وقتی نگاه ها هرزه به هرسو روانه میشود..
وقتی غریزه احساس را میفوشاند..
وقتی انسان بودن آرزویی دست نیافتنی میشود..
دیگرنمیخواهمت..
نه تورا نه هیچ کس دیگررا..
.
.
.
.این روزها برد با کسی است که بی رحم باشد
ازدلت که مایه بگذاری سوخته ای...
.
.
.
.
حالا حرفهایان بماندبرای بعد..
دلخوریهامان ..
دلتنگی هامان..
وتمام اشکهای من..
با اوچگونه میگذرد که با من نمیگذشت؟
.
.
.
.
.
.
دردنیایی که هکه یا گوسفندندیاگرگ..
ترجیح میدهم چوپان باشم ..
همدیگررا بدرید من نی میزنم..
.
.
.
.
.
.خدایا خلاصم کن..
برچسبها:
دیگه غصه کسایی که رفتن رو نمیخورم . . . دیگه غصه کسایی که تنها شدن رو نمیخورم . . . غصه بی کسا که کس ندارن رو نمیخورم ... من غصه خودم برا خودم بسه ...
برچسبها:
گفتم :داری میری مواظب تنهاییات باش ! ! ! چن روز بعدش جواب دادی اگه باز این جمله رو تکرار کنی دیگه هرگز اسمتو نمیارم . . . .. . من دیگه هیچ وقت این جمله رو نگفتم ولی تو هنوز هم که هنوزه اسم منو یادت نمیاد!!!!
مواظب تنهاییات نبودی این طوری شد!!!!! .................................پس تو رو خدا مواظــــــــــــــــــــب تنــــــــــــــــــــــــــهاییات باش . . . . . نذار هر کی از راه میرسه تو رو مال خود کنه ....
برچسبها:
چشمانم را بستم . . . . نگو راه را اشتباه رفته بودم ! ! ! سر دو راهی تو یا خودم نمیدانم چرا تو را انتخاب کردم . . . نمیدانم چی ازت دیدم فقط میدانم چشمم را روی خودم بستم تا تو را بینم . . . . . ولــــــــــــــــــــــــــــــــــــی تو !!!
برچسبها:
کی با اشکای تو یه اسمون ستاره ساخت ...
کی بود که به نگاه تو دلش رو عاشقونه باخت /
کی بود که با نگاه تو
خواب و خیال عشق و دید...
کی بود که واسه تو از همه دنیا دل برید/
نگو کی بود کجایی بود
اون که برات دیوونه بود....
رو خط به خط زندگیش از عشق تو نشونه بود/
من بودم اون که دلش رو ساده
به پای تو گذاشت....
اون که واسش بودن تو به غیر غم چیزی نداشت/
من بودم اون که دل اخر عشق تو رو خوند...
اون که به جای عاشقی حسرتشو به دل نشوند/
حسرت دوست داشتن تو همیشگی بود . . . .!!!
برچسبها:
درد تنهایـــــــــی کشیـــــــــــــــــــــد ن،
مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی روی کاغذِ سفـــــــــید،
شاهکاری میسازد به نامِ دیوانــــــــــگی...!
و من این شاهکــــارِ را به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم خرید ام...
تو هر چه میخواهـــــــــی مـــــــرا بخوان....
دیوانـــــه، خود خــــواه،بی احساس.................
نمیــــفروشــــــــم..!!!!
این روزها دلم اصرار دارد فریاد بزند؛
اما . . .
من جلوی دهانش را می گیرم،
وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!!!این روزها من . . .
خدای سکوت شده ام؛
خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا،
خط خطی نشود . . .!!!